رواج استفاده از موتورسیکلت در مدارس

چرا بیشتر افراد ترجیح می دهند با موتور سیکلت رانندگی کنند؟

به دلیل ترافیک در شهرها، بیشتر افراد از موتورسیکلت برای جا به جایی در شهر استفاده می کنند چون معتقد هستند که زودتر در بین ترافیک رد می شوند و به کارشان می رسند و همچنین، ارزان بودن این وسیله نقلیه نسبت به دیگر وسایل نقلیه، باعث شده که همه افراد اعم از نوجوان تا بزرگسال از این وسیله نقلیه استفاده کنند اما موتورسیکلت درست است که نسبت به دیگر وسایل نقلیه ارزان تر است ولی امنیت جا به جایی با آن هم نسبت به دیگر وسایل نقلیه کمتر است.

طبق آمار گرفته شده از تصادفات شهرها، بیشتر تصادفات با موتورسیکلت در سطح شهرها انجام شده که منجر به فوت فرد و در بعضی مواقع منجر به عمل جراحی روی فرد شده است.

  

ترافیک به دلیل موتورسیکلت ها

اکثر دانش آموزان زیر 18 سال نیز در مدارس، هر کدام  دارای یک موتورسیکلت هستند که به وسیله آن راه خانه تا مدرسه را با آن طی می کنند.

حال در نظر بگیرید اگر همه دانش آموزان یک مدرسه هر کدام یک موتورسیکلت داشته باشند، اجتماعی از موتورسیکلت ها در مدارس شکل می گیرد که همه این موتورسیکلت ها می توانند در سطح شهر باعث ایجاد ترافیک وحشتناکی شوند.

عدم توجه مسئولان آموزش و پرورش هم باعث می شود که روز به روز بر سیل این موتورسیکلت ها نیز در محدوده مدارس و در نتیجه شهر افزوده شود. اکثر دانش آموزان قریب به 42 درصد از آنها، تجربه رانندگی با موتورسیکلت را داشته اند.

شواهد  نشان می دهد که بیشتر دانش آموزان نزدیک به 42 درصد از آنها، طی یک سال گذشته حداقل سوار موتور شده اند که حدود 78 درصد از آنها هیچ وقت از کلاه ایمنی استفاده نکرده اند و 5/14 درصد هم کم و 5/17 درصد هم بیشتر وقت ها از کلاه ایمنی استفاده کرده بودند.

 

برخورد مسئولان راهنمایی و رانندگی  با موتور سواری دانش آموزان

به دلیل اینکه اکثر دانش آموزان از این وسیله نقلیه در سطح شهر و طی کردن مسیر خانه و مدرسه استفاده می کنند که باعث ایجاد ترافیک شدیدی در سطح شهر شده است.

طبق مقالات منتشر شده از مراجع قانونی ،علت بیشتر ترافیک ها در سطح شهر همین موتورسیکلت ها هستند ولی چرا  مسئولان راهنمایی و رانندگی و آموزش و پرورش فکری به حال موضوع نمیکنند و برخوردی با رفت و آمد دانش آموزان با موتورسیکلت ندارند.

اگر مسئولان راهنمایی و رانندگی برخورد اساسی با این موضوع داشته باشند، از بروز بعضی از تخلفات تا حدودی پیش گیری می شود.

 

رعایت نکردن نکات ایمنی  

تحقیقات به عمل آمده، نشان می دهد که بیشتر تلفات جانی مربوط به دانش آموزان هست که پایین ترین سن را دارند و بیشتر دانش آموزان در سن 18 تا 24 سال حدود 33 درصد از آمار کشته شدگان ترافیک در سطح شهر هستند.

اکثر دانش آموزان در زمان رانندگی با موتورسیکلت نکات ایمنی را رعایت نمی کنند و در بعضی مواقع هم کلاه ایمنی نمی پوشند که این خود باعث ضربه دیدن سر در تصادفات می شود که حدود 4/59 درصد از این فوتیها مربوط به همین ضربه دیدن سر می شود.

 

گواهینامه یکی از شروط  موتور سواری دانش آموزان

به این دلیل که گواهینامه گرفتن یکی از الزاماتش این است که سن افراد 18 سال به بالا باشد، به همین خاطر چون همه دانش آموزان زیر 18 سال هم از موتورسیکلت استفاده می کنند و ممنوعیت سنی ندارد و میشه گفت قانونی در خصوص شرایط سنی استفاده از موتورسیکلت وجود ندارد.

در همه مدارس شهر ها هم می توان سیلی از اجتماع موتورسیکلت دانش آموزان مشاهده کرد که همه این موتورسیکلت ها ، تهدید جدی برای ترافیک در سطح شهرها هستند و همچنین جان دانش آموزان و بقیه افراد را در سطح شهرها تهدید می کند.

پس یکی از الزامات سوار شدن دانش آموزان باید داشتن گواهینامه باشد، و داشتن گواهینامه هم مستلزم سن 18 سال است.

 

وقتی نکات ایمنی و کلاه ایمنی رعایت نشود…..

به این دلیل که همه دانش آموزان از موتورسیکلت استفاده می کنند و تعداد این موتورسیکلت ها زیاد شده است، در این مقاله حال دانش آموزی را وصف می کنیم که در زمان تصادف با موتور، کتاب هایش وسط خیابان پخش شده، در طرف دیگر دست و پایش غرق خون است و یک گوشه از خیابان در حال درد کشیدن است و همش منتظر رسیدن اورژانس است و در حالی که به سن قانونی نرسیده و گواهینامه ندارد و کلاه ایمنی هم نپوشیده است.

از قیافه اش و کتاب هایش مشخص است که دانش آموز است و با موتورسیکلت به مدرسه می رود.

 

وسایل نقلیه دانش آموزان در گذشته

 در زمان های گذشته، حدود چهار، پنج سال پیش، بعد از تعطیلی مدارس، دانش آموزان سوار دوچرخه می شدند و مسیر را تا خانه با دو چرخه طی می کردند، در همان موقع هم به دلیل اینکه دو چرخه امنیت جانی نداشت، اتفاقات تلخی برای دانش آموزان پیش می افتاد، همین اتفاقات زنگ خطری بود برای والدین، که فرزندشان از دو چرخه برای رسیدن به مدرسه استفاده می کنند.

به علت ترافیک های موتورسیکلت و اتفاقات دردناکی که در سطح شهر می آید  و با رعایت نکردن نکات ایمنی و همچنین کلاه ایمنی می توان روز به روز شاهد مرگ مغزی نوجوانان در کف خیابان ها بود.

همه این تصادفات و حوادث زنگ خطری برای جامعه بود که با گذشت زمان همه چیز را تحت تأثیر قرارداد.

 

آیا والدین مسبب تصادفات در سطح شهر هستند؟

امروزه بیشتر نوجوانانی که به سن قانونی نرسیده اند و می توان گفت که سن پایینی دارند و پشت لبشان سبز است هر روز صبح سوار موتورسیکلتی می شوند که والدین آنها برایشان خریده است، و بدون اینکه نکات ایمنی را رعایت کنند و کلاه ایمنی بپوشند به سمت مدرسه جولان می دهند و با سرعت پیش می روند.

بعد از اینکه مدرسه شان هم تمام شد ،به جای اینکه شاهد دوچرخه سواری دانش آموزان باشیم، شاهد جمع زیادی از موتورسیکلت خواهیم بود که  به جای اینکه به خانه برگردند در سطح شهر حرکت می کنند و با سرعت بالایی که در سطح شهر از خود به نمایش می گذارند باعث تصادفات سنگینی از جمله مرگ مغزی می شوند.

پس مسبب این والدین هستند یا خود دانش آموزان که با جولان دادن موتورشان در سطح شهر باعث به خطر انداختن جان خود و دیگران می شوند.

 

چاره اندیشی….

که اگر برای وقوع این حوادث چاره اندیشی نشود همیشه شاهد چنین حوادثی خواهیم بود.

در واقع می توان گفت خانواده ای که برای فرزند خود موتور می گیرد هم به فکر جان او نیست و اگر هم مدرسه برخوردی با این قضیه داشته باشد که نباید دانش آموزان موتور سوار شوند، خانواده ناراحت شده و عکس العمل نشان می دهد.

در واقع می توان گفت که اولین مقصر، ضعف آموزشی در مدارس است که چقدر تاکید به دانش آموزان می کنند که قانون را رعایت کنند.

 

آیا اطلاع رسانی دانش آموزان مؤثر است؟

 در واقع سوال این جاست که یک دانش آموز نو نهال چقدر با زشتی قانون شکنی و عواقب بعد از آن آشنا می شود، و چه اندازه نیازهای آموزشی او در رابطه با این موضوع تامین می شود.

به خاطر کوتاهی قسمت آموزشی مدارس است چون اگر هم دانش آموزان به جای موتور از دو چرخه استفاده می کردند، پیاده روی و گذر از خط عابر پیاده و پل هوایی هم همین مشکل بود.

 

ضعف آموزشی در مدارس

آسیب شناسان اجتماعی  ضعف آموزشی را عامل ناهماهنگی و قانون گریزی دانش آموزان می داند و مدارس را در این قضیه کمتر مقصر می داند.

اگر خانواده به فکر جان فرزند خود بود، در این سن پایین برای فرزندش موتورسیکلت نمی خرید چون قسمت آموزشی مدرسه هم اگر به والدین بگوید فرزند شما موتور سواری بلد نیست و تک چرخ های وحشتناکی در سطح خیابان می زند و هر لحظه خطر مرگ برای فرزندتان هست باز هم هیچ چیزی تغییر نمی کرد.

 

مدارس هیچ مسئولیتی ندارند

در بعضی مواقع از والدین خواسته می شود به مدرسه بیایند و پاسخگو باشند در رابطه با رفتار فرزندشان، ولی آنها در جواب می گویند ما هیچ مسئولیتی نداریم.

کارشناسان آموزش هم معتقد هستند که باید درون مدرسه را کنترل کرد و مدارس هیچ تقصیری در این رابطه ندارند و کنترل کردن بیرون مدرسه به عهده نهادهای دیگر است.

 

پدر و مادر شما مقصرید

علی 15ساله، دانش آموز اول دبیرستان  در محله یوسف آباد راور گوید، موتور را پدرم برایم خریده است. چون به موتور علاقه داشتم، پدرم هم بهم قول داد که بعد از اینکه گواهینامه گرفتی برات موتورسیکلت می گیرم.

رانندگی را از پدرم یاد گرفتم چون رانندگی اش خوب بود، پدرم به قولش عمل کرد و برایم موتورسیکلت خرید. علی بدون اینکه نکات ایمنی را رعایت کند و کلاه بپوشد رانندگی می کند.

وقتی که از او پرسیده می شود، چرا کلاه ایمنی نمی پوشی، در جواب می گوید این برای کسانی هست که تازه کار هستند. علی می گوید: من حدود یک سال است که موتور سواری می کنم و تا الان هیچ اتفاقی برایم رخ نداده است. شاید بد نباشد تا علی صفحه ای مربوط به حوادث و آرشیو روزنامه ها را ببیند و متوجه شود که موتور سوار حرفه ای ایران در اثر سقوط هنگام پرش، جان خود را از دست داده است.

 

در کتاب قانون والدین مقصر هستند یا دانش آموز؟

آیا پدر و مادری که بر حسب علاقه برای فرزند خود موتورسیکلت می خرد مجرم و یا مقصر است و یا دانش آموزی که بنا به شور و هیجان جوانی موتور سواری می کند، کدام یک از دو می تواند مجرم باشد؟

اما در کتاب قانون کودکان چه بیان شده است؟ طبق قوانین کتاب کودکان، اگر پدر و مادری برای فرزند خود که به سن قانون نرسیده است  امکانات و وسایلی را فراهم کند که باعث آسیب رساندن به فرزند شود، در واقع والدین مجرم هستند و باید بازخواست و محاکمه شوند.

قانون، فراهم کردن هر گونه وسایلی برای فرزند اعم از موتورسیکلت و یا هر وسیله دیگری را که باعث تصادف و مرگ و همچنین وسایلی که باعث ضرب و جرح شود را جرم می داند.

 

توقیف موتور و راه حل یا……؟

در بیرون از مدارس ، کنترل نظم و هماهنگی بر عهده پلیس ، اعم از پلیس راهنمایی و رانندگی و یا پلیس نیرو انتظامی است.

چون فرزندان با حرکات نمایشی و نداشتن گواهینامه در سطح شهر حرکت می کنند این وظیفه پلیس است که رسیدگی کند چون همین حرکات نمایشی ساده باعث حوادث و جرمهای بزرگتر در آینده می شود که از همین الان باید جلوی این غیر بی نظمی و تخلفات گرفته شود.

 

برخورد قانون با والدینی که …

پلیس این گونه بی مسئولیتی  خانواده ها را نمی تواند تحمل کند، چون این خانواده ها نه تنها به فکر جان فرزند خود نیستند، بلکه به فکر جان اطرافیان به خصوص دوست فرزند خود که هر روز بر پشت موتور فرزندشان هم سوار می شوند نیستند و با این کار نه تنها جان فرزند خود و بقیه را به خطر می اندازند بلکه در صورت زنده ماندن فرزند، باعث بروز تخلفات سنگین از طرف فرزند خود در آینده می شوند.

نظر حقوقدانان این است که نیروی انتظامی می تواند موتور دانش آموزان قانون شکن را بگیرد و پدر و مادر این دانش آموزان را به دادگاه احضار کند تا پاسخ گوی جرم فرزند خود باشند، مجازات این چنین جرمی از نظر حقوق دانان حبس است و قاضی با توجه به جرم می تواند حکم کند.

 

نتیجه گیری

در مرحله اول و برای اینکه از همه حوادث و تصادفات ناگوار پیش گیری شود، بهتر است والدین برای فرزندان خود در سنین پایین، هیچ گونه وسیله نقلیه ای خریداری نکنند و اگر آنها درخواست کردند با صحبت های آرام و دل نشین آنها را متقاعد کنند و به آنها همه اتفاقات و پیش آمدهای اطراف را اطلاع رسانی کنند.